قسمت پنجم:

فیس‌بوک

کارشناس میهمان: احسان فرشاد
  • زمان پخش: 4 خرداد 1403
  • مدت زمان: 55 دقیقه
  • پخش از: شبکه چهار سیما

فیس‌بوک (Facebook) یک سرویس شبکه اجتماعی آنلاین است که در ۴ فوریه سال ۲۰۰۴ میلادی توسط مارک زاکربرگ و دوستانش ادواردو ساورین، اندرو مک‌کالم، داستین موسکوویتز و کریس هیوز در دانشگاه هاروارد به وجود آمد. سایت فیسبوک در زمینه اجتماعی، سایت شماره 1 جهان محسوب می شود.

مارک زاکربرگ

مارک اِلیوت زاکِربِرگ (Mark Elliot Zuckerberg؛ زادهٔ ۱۴ مه ۱۹۸۴) برنامه‌نویس رایانه و یکی از مؤسسان وبگاه شبکه اجتماعی آنلاین فیس‌بوک در آمریکا است.

او به‌عنوان یک دانشجوی دانشگاه هاروارد با کمک دانشجویان علوم کامپیوتر به‌ویژه پشتوانهٔ «اندرو مک‌کالم»، «داستین موسکوویتز» و «کریس هاگز» اقدام به تأسیس این وبگاه کرد. او هم‌اکنون به‌عنوان مدیر اجرایی در فیس‌بوک فعالیت می‌کند.

در سال ۲۰۰۸، او را جوانترین میلیاردر، با ثروتی افزون بر ۱٬۵ میلیارد دلار معرفی کردند. هم‌اکنون وبگاه فوربس، دارایی‌های او را ۷۸٬۳ میلیارد دلار اعلام کرده‌است و از این لحاظ پنجمین شخص ثروتمند در جهان است.

"مارک زاکربرگ" سایت فیس‌بوک را از اتاق خود در دانشگاه هاروارد آمریکا طراحی کرد و در تاریخ 4 فوریه 2004 آن را به عنوان یک وب سایت اجتماعی مخصوص دانشجویان هاروارد راه اندازی کرد. اما سایت او فراتر از محدوده یک دانشگاه و دانشجویان آن، خیلی سریع مورد توجه قرار گرفت و چنان محبوب شد که تا آخر هفته دوم راه اندازی آن، بیش از نیمی از دانشجویان هاروارد درآن عضو شدند و از آن به عنوان راهی برای ارتباط با یکدیگر استفاده می کردند و در کوتاه مدت، میلیونها نفر در همان چند ماه نخست، به عضویت آن در آمدند و یک شبکه اجتماعی بسیار گسترده، وسیع و با نفوذ و تأثیر گذار را بنیان نهادند.

فيس بوك يك وب سايت رسانه اجتماعي محبوب است و عضويت در آن آزاد است. يك كاربر بايد يك حساب به وسيله يك ايميل معتبر ايجاد كند . هر عضو یکwall (دیوار) دارد که صفحه‌ای است که از موقعیت و فعالیت‌های جدیدش به دوستانش اطلاع بدهد. Photos (عکس‌ها) به کاربر اجازه می‌دهند که تصاویر را آپلود کند. Poke (تلنگر) به اعضا اجازه می‌دهد که به یکدیگر تلنگر مجازی بفرستند. New feed (پوشش خبری) که اطلاعات مهم را برجسته می‌کند. شامل تغییر پروفایل، رویدادهای نزدیک و از جمله تولد دوستان کاربر می‌باشد.کاربران فیسبوک با دیگر کاربران یا دوستان فیسبوکی با به روز کردن وضعیت‌شان و ارسال پیغام شخصی مستقیم تعامل دارند. کاربران قادر هستند گروه‌های ذینفعی بسازند یا به گروه‌های ذی‌نفع بپیوندند و صفحات مشابهی را ایجاد کنند و ارتقاء دهند و در جستجوی تعامل با دیگران باشند و عکس‌ها و فیلم‌های خود را روی شبکه بگذارند.

فیسبوک در سال 2006 در دسترس عموم قرارگرفت در این سال تعداد کاربران فیسبوک به 12 میلیون نفر رسید در سال 2007 تعداد کاربران فیسبوک از 50 میلیون نفر گذشت و در سال 2008 به 100 میلیون نفر رسید در این سال صفحات اصلی این سایت به زبان‌های مختلف ترجمه شد و این موجب رشد چشمگیری در تعداد کاربران فیسبوک شد. فیسبوک با نزدیک به سه میلیارد کاربر تا سال 2021 به بزرگترین شبکه اجتماعی جهان تبدیل شد و حدود نیمی از این تعداد هر روز از فیسبوک استفاده می کردند. در ژانویه 2021، فیسبوک پلتفرمی بود که کاربران در ایالات متحده بیشترین زمان را در روز روی آن سپری می کردند. میانگین زمان صرف شده در فیسبوک 33 دقیقه بود و پس از آن تیک تاک با 32 دقیقه و توئیتر با 31 دقیقه روزانه قرار گرفتند. به طور کلی، کاربران فیسبوک بیشتر زنان هستند. همچنین ده کشور با بیشترین کاربر فیسبوک عبارتند از: هند، ایالات متحده آمریکا، اندونزی، برزیل، مکزیک، فیلیپین، ویتنام، روسیه، ترکیه و تایلند.

متا شرکت مادر فیسبوک است و دارای چهار مورد از محبوب‌ترین پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی در سراسر جهان، WhatsApp، Facebook Messenger، Facebook و Instagram می باشد. فیسبوک با حدود 3 میلیارد کاربر فعال، محبوب ترین رسانه اجتماعی در سراسر جهان است. با داشتن مخاطبی در این مقیاس، جای تعجب نیست که اکثریت قریب به اتفاق درآمد فیسبوک از طریق تبلیغات ایجاد می شود.به طور میانگین، فیسبوک در یک سال از هر کاربر حدود 8 تا 10 دلار کسب درآمد می کند. فیسبوک در سه ماه اول سال 2021، 17.7میلیارد دلار کسب کرده و سود میانگین آن از هر کاربر، حدود 6.95 دلار است. می توان گفت که هر روزه در حدود 20 میلیون دلار کسب درآمد می کنند.در اواخر سال ۲۰۱۲ ارزش فیسبوک حدود ۶۰ میلیارد دلار بوده که این میزان تا ۲۰ آوریل ۲۰۲۱ به ۸۷۲ میلیارد دلار رسیده است. طبق آمارهای صورت مالی فیسبوک، مجموع درآمد این شرکت (شامل فیسبوک، اینستاگرام، مسنجر و واتس‌اپ) در پایان سال ۲۰۲۰ حدود ۸۵ میلیارد و ۹۶۵ میلیون دلار بوده است.

خلاصه ای از آنچه در این قسمت گفته شد

برای مطالعه بیشتر علاقمندان

تحلیلی کوتاه بر فیسبوک، بزرگترین شبکه اجتماعی جهان:
اگر روند گذار جهانی به سمت سایبرنتیک را کمی بررسی ‌کنیم متوجه می شویم آن نظریاتی که در حوزه فلسفه وجود داشتند، به وقوع پیوسته اند و یک تحقق عینی را ایجاد نموده اند. این تحقق عینی، خود را در ساخت یک سری نهادها نشان داده و این نهادهای اجتماعی از سالیان قبل در حال شکل¬گیری هستند. نهادهایی که اطلاعات و انرژی را با هم ترکیب کرده و یک ساختار جدید در سیستم سایبرنتیک را ساخته اند.در ایران فضای مجازی بیشتر از وبلاگ آغاز شد و به جایی رسید که کاربران ایرانی در رتبه‌های بین‌المللی جزو کاربرانی بودند که بیشترین استفاده از وبلاگ و وبلاگ نویسی را داشتند. از آنجا که “متن” همه وجود و موجودیت را القا نمی‌کند، نیاز هست که مکمل هایی به آن اضافه شود. مثلا تصویر، گزارش لحظه به لحظه و … این‌ مکمل هایی هستند که وقتی با هم ترکیب می شوند واقعیت موجود را شکل می دهند. دقیقا همان کاری که شبکه اجتماعی فیسبوک انجام داد و به سمتی حرکت کرد تا یک سری امکانات جدید را ایجاد کند. مثل اشتراک گذاری عکس و فیلم، وضعیت در لحظه، ارتباط گیری و دوست شدن و درخواست دوست یابی و … فیسبوک یک فضایی را شکل داد که بر مبنای دانش فیزیکال وobjective هست. بر مبنای یک خوانش ریاضی‌وار و کمیت گراست. جهانی را برای انسان غربی و در فضای فرهنگ غربی ساخته که دیگر خودِ انسان را کاملا ترک کرده و با انقطاع از معنای زندگی و فاصله دم افزونی که از انسانیت می‌گیرد، کاربر را به داخل فضای مجازی کشیده و به عبارتی وجود ذهنی اصالت پیدا کرده است. در واقع کاربر منفک می شود از آنچه وجود حقیقی است و عالم را کاملاً ذهنی درک می کند. آرمان مدرنیته این است که در روی زمین با همین علومی که در دست دارد، یک بهشت ایجاد کند. این آرمان به سمت شکل دهی یک جامعه ایده آل رفته تا بر اساس تئوری توسعه و ترقی خواهی حداکثر رفاه را به ارمغان بیاورد. جنگ های جهانی که اتفاق افتاد، دو سیلی محکمی به صورت بشر متوهّمی بود که می خواست بهشت را روی همین زمین برپا کند و با علومی که دمادم در حال توسعه بود، جامعه آرمانی خودش را در همین جهان شکل دهد. ولی در اصل نتوانستند بهشت رویایی و real world خود را به صورت حقیقی روی زمین ایجاد کنند و یک جامعه پیشرفته با انسان های عقلانیت گرا و خودآگاه شکل دهند. لذا فضای دیگری را به نام virtual world یا فضای مجازی به وجود آوردند. آنگاه یک کوچ جهانی شکل گرفت و به سمت زندگی مجازی رفتند تا بهشت خود را در آنجا بیافرینند. بهشتی ذهنی و مجازی که از واقعیت سر برآورده و دیگر شهروند بودن در آن موضوعیت ندارد و روابط به نحو دیگری تعریف شده و رفاقت و دوستی ها و به نوعی جهانی سازی روابط در حال شکل گیری است. روابط کاملاً در حال باز تعریف شدن هستند و ساختار قبلی که مبتنی بر یک سری اصول در فضای حقیقی و در یک خانواده شکل گرفته بود، از بین رفته و روابط جدیدی باز تعریف میشود. زمانی که اصالت ذهن شکل گرفت، ما از آن جهان واقعی فاصله گرفتیم و مجازی شدیم. خروجی این فضا همین مفهوم دوستی است که جایگزین شهروندیت می شود. چون در مدل شهروندی، یک شخصیت ملی، یک شخصیت شهروندی و یک شخصیت دینی وجود دارد و رابطه ها تنها درون یک خانواده، قوم یا قبیله شکل می گیرد. زمانی که این حالت شکافته می شود و شما شهروند یک جامعه جهانی ذهنی می شوید؛ وارد یک جهان جدید می شوید که شبکه‌های مجازی و اجتماعی را در بر می‌گیرد. در آن جهان این روابط جدید بر اساس دوستی و رفاقت در حال شکل گیری است. نکته جالب این جاست که خود این دوستی قابل بررسی است. ممکن است در جهان واقعی یک رفاقتی داشته باشیم و آن را در فضای مجازی امتداد دهیم و تحکیم بخشیم. ولی زمانی که دوستی کاملاً از پایه در فضای مجازی شکل می‌گیرد، ویژگی آن این است که افراد کاملاً نامرئی هستند. زمانی که اشخاص نامرئی و ناشناس هستند به طریق اولی هر رفتاری را می‌توانند از خودشان نشان دهند و می‌توانند هرگونه بروز اجتماعی داشته باشند. به طور مثال می توان به کلاهبرداری ها در فضای مجازی اشاره کرد.این جهان مجازی با توسعه و شتابی که دارد، بستری را برای انسان معاصر ایجاد کرده که یک Second life یا زندگی ثانویه داشته باشد. این زندگی به قدری جذابیت دارد که انسان حاضر است از عالم واقع فاصله بگیرد و به سمت زندگی مجازی برود. در این حالت اثرات شخصی عجیبی اتفاق می افتد و شخصیت متفاوتی در فرد ایجاد می شود. یعنی شخص در زندگی واقعی یک مختصات شخصیتی خاص خودش را دارد و زمانی که وارد فضای مجازی می‌شود یک ذهنیت و شخصیت جدید کاملاً متفاوت با شخصیت دنیای واقعی از خودش را بروز می‌دهد. یعنی یک فرار تعمّدی از واقع به مجاز و این موضوع اثراتش را روی یک زندگی واقعی می‌گذارد و اینجاست که کیفیّت زندگی واقعی را کم می‌کند، چون کمیّت زندگی مجازی در حال بیشتر

شدن و افزایش است.جالب است که بدانیم نهادهای حاکمیتی که مغز جهان را شکل می‌دهند و تک تک آنها از شبکه های اجتماعی بازخورد می‌گیرند، اگر فردی دیدگاه های خودش و شخصیت اصلی خودی شده اش، از مسیر اصلی از پیش طراحی شده بیرون بزند، با اهرم هایی که در اختیار دارند او را به مسیر اصلی حاکمیت جهانی باز می گردانند. تبلیغات و اتفاقاتی که در فضای مجازی می افتد به عنوان مهم ترین جریان های خط دهی، یکی از اثرات رایجی هست که با آن مواجه هستیم. در فضای مجازی افراد جهان را به صورت فردی درک می‌کنند و تلقیّات فردی آنها با زندگی واقعی قرابتی ندارد. هر کسی سعی می‌کند با معنایی که خودش برای آزادی قائل است، آن را تعریف کند و خروجی این وضعیت بدان جا می رسد که این افراد با تفرّد یا فردگرایی شخصیتی که پیش گرفته اند به یک نگاه پر از اضطراب و پوچی می‌رسند. بشر مدرن، مضطرب است و هر روز مضطرب تر خواهد شد. به خاطر عصری که بر مبنای خود محوری شکل گرفته و پر شتاب به سمت مسیر برآورده شدن امیال و غرایز و خواسته های خود در حال پیشروی است. حال سوالی که مطرح است این است که با توجه به همه مولفه ها و عناصری که گفته شد، فضای مجازی در رفع احساس تنهایی انسان موثر بوده یا بلعکس، دارد به این تنهایی دامن می‌زند؟ و این موضوع جالب تری است که در همان جهان توسعه یافته غربی که بهشت رویاهایش را در فضای مجازی ساخته و انفجار روابط شکل گرفته، وزارت تنهایی تاسیس می شود! و بحث تنهایی بحران جدی آینده جهان غرب خواهد بود.زمانی که فردی با خودش در فضای مجازی تنها می‌شود، حالا برایش بعد از خود محوری، بسط دادن به امیال و غرایز رقم می‌خورد و در این فضایی که شرایط تنها برای بروز و ظهور احساسات فراهم شده، دیگر عقلانیت و آگاهی حاکم نیست و در این فضای خودمحوری است که تعریف جدیدی از آزادی بدون قید و شرط برای فرد به وجود می آید. البته ما می دانیم که این آزادی یک توهمی بیش نیست چون از سوی حاکمیت جهانی، سیستم سایبرنتیک مدیریت می‌شود و مثال آنها را در شبکه‌های اجتماعی مثل فیسبوک و دیگر شبکه های اجتماعی ذیل کمپانی متا به وفور می توان مشاهده کرد. در ظاهر آزادی بیان دارند ولی در اصل آزادی امیال و شهوات اتفاق می‌افتد…

سخن پایانی

ایستگاه اتوبوس، مترو، صف خرید نان، غذاخوری، اداره، پمپ بنزین، پارک، کافی‌شاپ، مجتمع خرید، شهربازی، و خلاصه امروز، هرمکانی که عمومی باشد، مملو از جمعیت و ازدحام و هیاهوست. اما این همه هیاهو و شبکه‌ی گسترده تعاملات، آیا درون بشر را هم پر کرده است؟! «بشر» از زمانی که «انسان» شد، انس گرفتن با دیگر همنوعانش را درک نمود. نیازی که فراتر از خانواده، معطوف به «دوست» شد:

از خون دل نوشتم نزدیک دوست نامه                       اِنّی رَأیتُ دَهراً مِن هِجرک القیامه

پرسیدم از طبیبی احوال دوست گفتا                          فی بُعدها عذابٌ فی قُربها السلامه

تمایل انسان به روابط صمیمی و تعاملات دوستانه چه قصه‌هایی را که در فرهنگ و تاریخ ملل خلق کرده است. اما به جهان مجازی امروز که می‌رسیم گویا با تعریف جدیدی از این مفهوم عمیقاً فرهنگی و تاریخی مواجه شده‌ایم. «مارک زاکربرگ» اگرچه در زندگی شخصی خود، دوست موفقی نبود اما دقیقاً با استفاده از همین ظرفیت دوستی، توانست شکل جدیدی از شبکه‌ی دوستان را در قالب «کتاب صورت‌ها» ابداع کند. این کتاب، آن چه از دوستی که در خاطره‌ی دیرین بشر بود را بازتعریف نموده و بر پایه‌ی آن جهانی مجازی را ساخت.

فیسبوک و دنیای موازی آن، بر مبنای سه قاعده که در حقیقت، سه توهم بزرگ بودند، متولد شد: توهم «شبکه»، توهم «دوستی» و نهایتاً توهم «شبکه‌ی دوستان». در حقیقت باید پرسید کدام شبکه؟! و کدام دوست؟!

دوست مشمار آن که در نعمت زند                                                          لاف یاری و برادر خواندگی

دوست آن دانم که گیرد دست دوست                                                     در پریشان حالی و درماندگی

در جهان متاورس، انگار همه جمعند؛ انبوهی از پیام‌ها و نوتیفیکیشن‌ها، ارسال و دریافت می‌شوند؛ دوستان حاضرند و همه از احوال هم خبردار. اما این گویی ازدحامی بیش نیست که شاید انسان را در توهم باهم‌بودگی و زندگی جمعی غرق کرده باشد. چه خیال خوشی! ... شخص پس از ساعاتی غوطه‌وری متوجه می‌شود، واپسین حسی که در او رسوب کرده، «تنهایی» است؛ روندی جهانی، که انگلیس هشتاد میلیونی را با وجود 45 میلیون کاربر فیسبوک یعنی معادل حدود نیمی از جمعیت این کشور، وادار به تأسیس «وزارت تنهایی» کرده است!

فرآیند  Virtualizationیا مجازی‌سازی، اگرچه در ظاهر فاصله‌ها را کم کرده و پیوندهایی بین افراد و گروه‌های اجتماعی به وجود آورده، اما به همین اندازه، بحران‌های اجتماعی را نیز تشدید نموده است: اضطراب، افسردگی، افکار سوق‌دهنده به سمت خودکشی و خودکشی‌های موفق، تنها بخشی از این چالش‌ها هستند که جهان مدرن با آن‌ها دست و پنجه نرم می‌کند. در حقیقت، مهترین ارمغان شبکه‌های اجتماعی مجازی در حوزه روابط انسانی، تبدیل «حقیقت» به «وهم» بود: زندگی حقیقی، روابط حقیقی، شبکه‌های اجتماعی حقیقی، دوستی، برادری و صمیمیت حقیقی و در نهایت، حقیقت انسان، مفاهیمی هستند که توسط فیسبوک و نظایر آن، قربانی شدند تا انسان را با «توهم دوست» سرگرم کنند.

قرآن کریم، رابطه‌ی بین مؤمنین را حتی فراتر از دوستی، در قاعده «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ» می‌داند: مومنین خیلی فراتر از دوست، برادر هم هستند. «اخوت و برادری»* استحکام و تعمیق رابطه را مطالبه می‌کند. امر به «اصلاح» در این رابطه‌ی اخوت نیز، کیفیت، دوام و بقاء این رابطه را تضمین می‌کند*. اصلاحی که بر پایه‌ی «عدل» و «قسط» است**، نه منافع شخصی و گروهی که «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ». رابطه‌ای که متغیر اصلی آن، «تقوا» است. اخوت یعنی رابطه‌ای که در مصداق نه تنها به راحتی و با یک کامنت کنایه‌آمیز، بریده نمی‌شود، بلکه پیوسته تقویت شده و هر دو طرف را به رشد و تعالی می‌رساند. این دقیقاً عکس مسیری است که شبکه‌های اجتماعی مدرن طی کرده‌اند: اخوت یعنی عمیق‌تر شدن روابط در شبکه اجتماعی مومنین، دوستی‌های فیسبوکی یعنی سطحی‌تر شدن روابط در مجازی‌سازی شبکه‌های اجتماعی؛ شبکه‌‌ای سطحی مملو از «هویت‌های برساخته» و «روابط موهوم» که مبنای آن‌ها، نه «اصلاح» بلکه «إفساد» است. شبکه‌ی اجتماعی تراز تمدن نوین اسلامی، روند حقیقی‌سازی روابط انسانی را طی کرده و بر مبنای سه قاعده‌ی قرآنی که گفته شد، شبکه‌ای از دوستان حقیقی و برادران ایمانی را برای اقامه قسط ایجاد می‌کند: قاعده‌ی «اصلاح ذات بین»، قاعده‌ی «اخوت» و قاعده‌ی «قسط».